کاربرد«الگوی کنشگر» گِرِماس درنقد و تحلیل شخصیتهای داستانی نادر ابراهیمی
Authors
Abstract:
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، میتواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیتهای داستان، یکی از مهمترین نکتهها در پژوهشهای ادبی است و پژوهشگران نیز میکوشند از طریق کاربرد معناشناسی، ارتباط بین شخصیتهای داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوههای جدید تبیین ارتباط شخصیتها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گِرِماس است. گِِرِماس،از ساختارگرایان و نظریهپردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهشهای پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارائه دهد. این الگوی کنشی با هدفِ نمایان ساختن نقش شخصیتها مطرح شد و مفهوم حوزههای پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناختِ شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش میرسد: فرستنده یا تحریککننده، گیرنده، شیء ارزشی، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاریدهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار میرود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام میدهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر میرود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژهای مجرّد و انتزاعی باشد. بهرهمندی از شیوههای جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصّیتهای داستانی، موجب میشود نگاه به متنهای ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظاممند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گِرِماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی1 (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچید) را بررسی کردهایم.
similar resources
کاربرد«الگوی کنشگر» گِرِماس درنقد و تحلیل شخصیت های داستانی نادر ابراهیمی
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، میتواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیت های داستان، یکی از مهم ترین نکته ها در پژوهش های ادبی است و پژوهشگران نیز میکوشند از طریق کاربرد معنا شناسی، ارتباط بین شخصیت های داستانی را تبیین کنند. یکی از ش...
full textمؤلفههای ادبیات داستانی پسامدرن در: آثار نادر ابراهیمی
هدف این نوشتار بررسی شیوة به کار گرفته شدن مؤلفههای ادبیات پسامدرن در آثار داستانی نادر ابراهیمی، نویسندة دورة معاصر ایران، است. برای دستیابی به این هدف، نویسندگان در ابتدا کوشیده اند تلقی خود را از مهمترین ویژگیهای ادبیات داستانی پسامدرن روشن نمایند. در این مقاله بر مؤلفههایی همچون بینظمی زمانی در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابهجایی، کلام موزون، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیادهروی د...
full textنقد اجتماعی آثار داستانی نادر ابراهیمی
چکیده جامعه شناسی ادبیات یکی از شاخه های علوم اجتماعی محسوب می شود. در میان انواع نگرش به متن ادبی، دیدگاه جامعه شناختی از اهمیتی ویژه برخوردار است. اساساً در نقد ادبی دو رویکرد وجود دارد. رویکرد اول صورت محور است و انواع نقد لغوی، زیبایی شناختی و فنی را شامل می شود و در مقابل رویکرد دوم محتوا محور و نقدهای اخلاقی، تاریخی و روانشناسی و..... را در برمی گیرد. نقد اجتماعی که از نتایج علم جامعه...
15 صفحه اولالگوی کنشگر در برخی روایتهای کلامی مثنوی معنوی بر اساس نظریه الگوی کنشگر آلژیرداس گرماس
در علم روایت شناسی شخصیتها به عنوان جزئی از ساختار کلّی متن محسوب میشوند که تابع کنشهای از پیش تعیین شدهاند، بنابراین برای تحلیل شخصیت ابتدا باید الگویی از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژیرداس ژولین گرماس؛ از جمله روایت شناسانی است که به چنین الگویی دست یافته است. گرماس معتقد است، الگوی کنشی که ارائه داده جهان شمول است و با هر روایتی قابلیت انطباق دارد. از طرفی درون مایه روایت میتواند تا حدو...
full textبازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیف
بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیفچکیدهاین مقاله درصدد است تا شخصیتهای رمان "النهایات" و نحوۀ شخصیتپردازی نویسنده را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان برای دستیابی به این هدف از روش آمیختۀ کیفی- کمی استفاده کردهاند؛ نخست به روش کیفی، دادهها توصیف شده و سپس بر اساس بسامد دادهها، نمودارهایی ترسیم شده است. نویسندگان در نهایت به این نتیجه رسیدها...
full textMy Resources
Journal title
volume 2 issue 4
pages 95- 116
publication date 2009-02-19
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023